نمیدونم از کجا شروع کنم
وقتی مطلب قبلیمو مینوشتم
فک میکردم دیگه نمی تونم بیام تبیان مطلب بنویسم..آخه...
بچه ها به خدا چاکر همتون خیلی دوستتون دارم
خیلی ها به مطلب قبلی نظر دادن
من فک میکردم تو دنیا دیگه انسانیت نیست ...کسی احساسی و مسولیتی نسبت به دیگری نداره...!
میگن تو سختی ها آدم رفیقاشو میشناسه ...هرکی گفته راس گفته...
خاستم بگم مشکل خانوادگیمون حل شده یه سوء تفاهم کوچیک بود که دلیلشم زود قضاوت کردن بود
مشکل خودمم دلیلش فقط زود قضاوت کردنه ...همین الان به همه میگم زود قضاوت نکنید.....
به قول
oversea
تو این روزا زندگیم بی آرامشه پر دغدغه و شلوغ پلوغه...
فقط باید به خدا توکل کنیم ... از خدا میخوام منو ببخشه که گفتم نیست اگه اون نباشه دنیایی نیست خدا خیلی کوچیکتم
خلاصه بچه ها خیلی دوستتون دارم بعضی خواستن بهم کمک کنن تا همین جا بهم نظر دادین از سرمم زیادیه دستتونو میبوسم...
از همه بچه ها مخصوصا
bargrizan_e_66 سیاوش جان
marjanair
marjanair
هیچکس_دل نویس
ویکی که باسه خودش میبره و میدوزه ...
چند نفر دیگه که الان اسمشون یادم نیست
کماله تشکرو دارم
بچه خونه ما می خواد بره یه شهر دیگه اگه نیومدم خیاله بد هم به سرتون نزنه
من دوم دبیرستان هستم رشته ریاضی درسام یه خورده سخته شاید بیشتر به خاطر درسام باشه نتونم بیام
ولی بهتون قول میدم هر موقع اومدم براتون نظر بزارم
بازم میگم خیلی دوستتون دارم به خدا محبتتونو فراموش نمیکنم بای دوستانه من تا اپ بعدی...
اگه خواستید تا تبادل کینک کنیم با تبادل لینک موافقم...
بازم چاکرتونم