صفحه ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 210484
تعداد نوشته ها : 59
تعداد نظرات : 69
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

اعصابم بد جور به هم ریخته هر چی می خوام به یکی نظر بدم نمیشه

یعنی چی !

تبیان کفرمو در آورده...

 

دسته ها :
جمعه یازدهم 11 1387

 

 

•عشق یعنی ... نتونی صبر کنی تا کسی شما رو به هم معرفی کنه.

• عشق یعنی ... همون سلام اول.

• عشق یعنی ... چیزی مثل تنفس در هوای پاک کوهستان.


• عشق یعنی ... یک موهبت طبیعی که باید اونو پرورش داد.

• عشق یعنی ... انفجار احساسات.

• عشق یعنی ... وقتی دلت می ره نتونی جلوشو بگیری.

• عشق یعنی ... جذب شخصیتش بشی.

• عشق یعنی ... وقتی من و تو ما می شیم

• عشق یعنی ... حاصل جمع دو انسان

• عشق یعنی ... مایه قوت قلب

• عشق یعنی ... شادی و نشاط

• عشق یعنی ... جواهر قیمتی خودتو به دست بیاری.

• عشق یعنی ... توی ذهنت خودتو با اون مجسم کنی.

• عشق یعنی ... وقتی توی انتخابت شک نداری.

• عشق یعنی ... وقتی دل پادشاهی می کنه.

عشق یعنی ... وقتی مردی به دختر دلخواهش برمی خوره.

• عشق یعنی ... کم کردن فاصله ها.

• عشق یعنی ... کلید یه رابطه محکم.

• عشق یعنی ... دو تایی سوار یه ماشین قوی توی پستی و بلندی ها.

• عشق یعنی ...
فرار کردن به دنیای خصوصی خودتون.

• عشق یعنی ... در موفقیت هم شریک بودن.

• عشق یعنی ... خاطرات خوشی را که با هم داشتین بشماری تا خوابت ببره.

• عشق یعنی ... بوی عطرش از خاطرت نره.

• عشق یعنی ... از خودت بپرسی چرا دم به ساعت بهت زنگ نمی زنه.

• عشق یعنی ... همیشه برای زنگ زدن به هم وقت پیدا کنید.

• عشق یعنی ... برای تولدش درست همون چیزی رو که دوست داره بهش هدیه بدی.

• عشق یعنی ... دلت بخواد هدیه ای به اون بدی که مثل یه گنج نگهش داره.

• عشق یعنی ... وقتی با هم مشکل پیدا می کنید به حرفای هم خوب گوش کنید.

• عشق یعنی ... یادت نره که هر کسی باید بتونه عقیدشو بگه.

• عشق یعنی ... خوبی هاشوهم درکنار بدی هاش ببینی.

• عشق یعنی ... یه عالمه حرفو با یه اشاره گفتن.

• عشق یعنی ... تمام توجهت به اون باشه.

• عشق یعنی ...
یکی ماله خوت باشه و احساس کنی نباید کسی بهش چپ چپ نگاه کنه

عشق یعنی ... هلش بدی توی مسیر درست.

• عشق یعنی ... توی پرداخت صورت حساب کمکش کنی.

• عشق یعنی ... یه قرار ملاقات خیلی مهم.

• عشق یعنی ... وقتی باهاش قرار داری حسابی به خودت برسی.

عشق یعنی ... مثل توی قصه ها رمانتیک بودن.

• عشق یعنی ... براش یه نامهء رمانتیک بفرستی.

• عشق یعنی ... بعضی وقتا دل همدیگه رو شکستن.

• عشق یعنی ... چیزی که کمک می کنه تا دل شکسته رو دوباره درمون کنی.

• عشق یعنی ... با هم ارتباط قلبی داشتن.

• عشق یعنی ... با هم موسیقی رمانتیک گوش دادن.

• عشق یعنی ... از اینترنت بیرون اومدن وکامپیوتر رو خاموش کردن و با هم به گشت و گذار رفتن.

• عشق یعنی ... وقتی نشونه ها امید بخشن.

• عشق یعنی ... شمع ومهتاب وستاره ها.

• عشق یعنی ... احساس کنی که همهء دور و برت روعشق گرفته.

• عشق یعنی ... چیزی که از کلمات قویتره.

• عشق یعنی ... روی دریای خوشبختی شناور بودن.

• عشق یعنی ... بعضی وقتا بی حوصله شدن.

• عشق یعنی ... روی هم اسمای قشنگ گذاشتن.

• عشق یعنی ... چیزی که شما رو ثروتمندترین آدمای روی زمین می کنه.

• عشق یعنی ... بعضی وقتا جز ماه غمزده همدمی نداشته باشی.

• عشق یعنی ... جادوش کنی.

• عشق یعنی ... کسی رو داشته باشی که لحظات قشنگ زندگیت رو باهاش شریک بشی.

• عشق یعنی ... وقتی توی دنیا هیچ چیز جز خودتون دو تا اهمیت نداره.

• عشق یعنی ... دو چهره خندون.

• عشق یعنی ... یه بازی که تمومی نداره.

• عشق یعنی ... چیزی مثل برنده شدن توی بازی.

• عشق یعنی ... وقتی شب مهتاب برات شعر می خونه.

• عشق یعنی ... احساس کنی پاهات رو زمین بند نیست.

• عشق یعنی ... به جای اینکه بره ها رو بشماری آنقدر به اون فکر کنی تا خوابت ببره.

• عشق یعنی ... حرفشو باور کنی.

• عشق یعنی ... تو گوش هم زمزمه کردن


دسته ها : عشقولانه...
جمعه یازدهم 11 1387
تکیه به شونه هام نکن 

من از تو افتاده ترم 

ماکه به هم نمی رسیم 

بسه دیگه بزار برم 

کی گفته که به جرم عشق 

یه عمری پرپرت کنم 

حیف تو نیست کنج قفس 

چادر غم سرت کنم 

من نه قلندر شبم 

نه قهرمان قصه ها 

نه بنده حلقه به گوش 

نه ناجی فرشته ها 

من عاشقم همینو بس 

غصه نداره بی کسی 

قشنگی قصه ماست 

که ما به هم نمی رسیم 



دسته ها : عشقولانه...
پنج شنبه دهم 11 1387
ندانستن از دانستن بهتر است
بیا ! بی آنکه بیاندیشیم
زندگی کنیم.

ساعتها و روز را چه می کنی؟
حتی سالها اهمیت ندارند...
تنها 
تو را به یاد می آورم که
انسان هستی چون من...

نشناختن از شناختن بهتر است.
یکبار پس از شناختن تو بود که
با تلخی زندگی آشنا شدم
بیا ! این تلخی را با هم بچشیم
و هرگز 
به هذیان هایی که در گذشته سر بر شانه ات میگفتم 
اعتنا مکن...

مرا به هر کجا که خواستی ببر
که ما هر دو
نه در خوابیم 
و نه بیدار
و بهاری دیگر از این در خواهد گذشت
بهاری بدون تو
و من تا آخرین بهار بدون تو و به یادت خواهم گریست
..........

سبز است مرگ
بهار اگر جاودانگی ست.

هر کجا از آب نشانی باشد
هر کجا نسیمی در گذر باشد
سپیداری آنجاست.


........

دلم گرفته است.
به پایان می اندیشم
و به لحظه ای که دوباره تو را ببینم.
تو نیستی 
و میدانم که من هم
روزی به ابدیت کوچ خواهم کرد...


جمعه چهارم 11 1387
X